|
چهار شنبه 11 شهريور 1394برچسب:, :: 21:35 :: نويسنده : alone
چقد سخته تو هق هق گریه هات نفس کم بیاری و عشقت به یکی دیگه بگه نفس...!
اوج همدردی مردم این دوره زمونه اینه ک وقتی از شدت تنهایی زانو هاتو بغل گرفتی برات پول خورد میندازند
هرگز فراموشت نخواهم کرد مگر زمانی که بالای سنگ قبرم با افسوس بگویی:کاش زنده بودی...!
هیچوقت ذره ای حسادت نمیکنم اگر با دیگری ببینمش مادرم از بچگی به من یاد داد اسباب بازی هایم را به بدبخت بیچاره ها بدهم
متنفرم از روزایی که دلم واسه کسی که دلی واسه تنگ شدن نداره تنگ میشه...!
امروز درختی را بعد از 1سال دیدم خشکیده بود گفتم درخت تو چرا خشکیده ای؟گفت بعد از آن روز که تو رفتی رفیقت با دیگری دیدم که زیر سایه ام مینشست و به تو میخندید
در بودنت به نبودنت و در نبودنت به بودنت فکر میکنم ای بود و نبود من
گاهی باید به دور خود یک دیوار کشید نه برای اینکه دیگران را از خودت دور کنی بلکه برای اینکه ببینی چه کسی برای دیدنت دیوار را خراب میکند
میدونی چی بیشتر از همه آدمو داغون میکنه؟اینکه هر کاری در توانته براش انجام بدی بعد برگرده بگه:مگه من ازت خواستم
سخته...تنها دلخوشیت 1نفر باشه انوقت اون دلخوشیش یه نفر دیگه باشه
خدایا تو که میبینی من شاگرد خوبی نیستم تو که میبینی من درسام خوب پس نمیدم تو که میبینی تو تموم امتحانای تو مردود میشم پس چرا پروندمو نمیزاری زیر بغلمو از این دنیای مضخرف پرتم نمیکنی بیرون؟؟؟
من برای متنفر بودن از کسانی که از من متنفرند وقتی ندارم زیرا درگیر دوست داشتن کسانی هستم که مرا دوست دارند
قبل از آنکه جنازه ام را به خاک بسپارند وصیت میکنم روی سنگ قبرم بنویسند:چقدر گفتم من بی تو میمیرم؟!؟!؟
بدترین حس دنیا اینه که بدونی کسی که دوستش داری همون اندازه یکی دیگه رو دوس داره! گریه ام میگیرد وقتی میبینم آنکه برایش میمردم منت دیگری را میکشد
حس خوبی نیست در رویای کسی گم شوی که فکر تو حتی در خوابش نمی گنجد! خدایا!!ازت دلگیرم. گفته بودی حق انتخاب داری...پس چرا انتخابم کنارم نیست
بدترین فریب عاشق شدنه چون خودت رو به چیزی متعلق می کنی که یه روزی از دستت میره. مشکل اینجا بود که در شب آرزوها من او را آرزو کردم و او "او" را
نخ داخل شمع از شمع پرسید:چرا وقتی میسوزم تو آب میشوی؟؟؟شمع جواب داد مگر میشود کسی در قلب من بسوزد ومن اشک نریزم
تنهایی یعنی این همه آغوش واسه تو بازه اما تو همونی رو میخای که بهت پشت کرده ماهیگیر دلش سوخت...اینبار ماهی بود که از تنهایی قلاب را رها نمیکرد جایی که بودن و نبودنت فرقی نداره...نبودن رو انتخاب کن این طوری به بودنت احترام گذاشتی
بگویید روی سنگ قبرم بنویسند:اگر تنها نبود شاید اصلا قبری اینجا نبود
کاش میگفتی عاشق دیگری شدی من خودم عاشقم درکت میکردم
چقد سخته تو هق هق گریه هات نفس کم بیاری و عشقت به یکی دیگه بگه نفس...!
اوج همدردی مردم این دوره زمونه اینه ک وقتی از شدت تنهایی زانو هاتو بغل گرفتی برات پول خورد میندازند
هرگز فراموشت نخواهم کرد مگر زمانی که بالای سنگ قبرم با افسوس بگویی:کاش زنده بودی...!
هیچوقت ذره ای حسادت نمیکنم اگر با دیگری ببینمش مادرم از بچگی به من یاد داد اسباب بازی هایم را به بدبخت بیچاره ها بدهم
متنفرم از روزایی که دلم واسه کسی که دلی واسه تنگ شدن نداره تنگ میشه...!
امروز درختی را بعد از 1سال دیدم خشکیده بود گفتم درخت تو چرا خشکیده ای؟گفت بعد از آن روز که تو رفتی رفیقت با دیگری دیدم که زیر سایه ام مینشست و به تو میخندید
در بودنت به نبودنت و در نبودنت به بودنت فکر میکنم ای بود و نبود من
گاهی باید به دور خود یک دیوار کشید نه برای اینکه دیگران را از خودت دور کنی بلکه برای اینکه ببینی چه کسی برای دیدنت دیوار را خراب میکند
میدونی چی بیشتر از همه آدمو داغون میکنه؟اینکه هر کاری در توانته براش انجام بدی بعد برگرده بگه:مگه من ازت خواستم
سخته...تنها دلخوشیت 1نفر باشه انوقت اون دلخوشیش یه نفر دیگه باشه
خدایا تو که میبینی من شاگرد خوبی نیستم تو که میبینی من درسام خوب پس نمیدم تو که میبینی تو تموم امتحانای تو مردود میشم پس چرا پروندمو نمیزاری زیر بغلمو از این دنیای مضخرف پرتم نمیکنی بیرون؟؟؟
من برای متنفر بودن از کسانی که از من متنفرند وقتی ندارم زیرا درگیر دوست داشتن کسانی هستم که مرا دوست دارند
قبل از آنکه جنازه ام را به خاک بسپارند وصیت میکنم روی سنگ قبرم بنویسند:چقدر گفتم من بی تو میمیرم؟!؟!؟
بدترین حس دنیا اینه که بدونی کسی که دوستش داری همون اندازه یکی دیگه رو دوس داره! گریه ام میگیرد وقتی میبینم آنکه برایش میمردم منت دیگری را میکشد
حس خوبی نیست در رویای کسی گم شوی که فکر تو حتی در خوابش نمی گنجد! خدایا!!ازت دلگیرم. گفته بودی حق انتخاب داری...پس چرا انتخابم کنارم نیست
بدترین فریب عاشق شدنه چون خودت رو به چیزی متعلق می کنی که یه روزی از دستت میره. مشکل اینجا بود که در شب آرزوها من او را آرزو کردم و او "او" را
نخ داخل شمع از شمع پرسید:چرا وقتی میسوزم تو آب میشوی؟؟؟شمع جواب داد مگر میشود کسی در قلب من بسوزد ومن اشک نریزم
تنهایی یعنی این همه آغوش واسه تو بازه اما تو همونی رو میخای که بهت پشت کرده ماهیگیر دلش سوخت...اینبار ماهی بود که از تنهایی قلاب را رها نمیکرد نظرات شما عزیزان:
مرسی که سر زدی
پاسخ:خواهش میکنم
20
![]()
![]() |